قاضی :وقتی ساعت طلای این آقا رو می دزدیدی، نترسیدی؟ دزد :اتفاقا چرا آقای قاضی، همش می ترسیدم نکنه طلا نباشه!
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت